امنیت و زندگی روزمره
در این مقاله در ابتدا به توضیح واژهی امنیت و معنی امنیت اطلاعات پرداختهشده است
تا بتوان درک درستی از مفهوم کلمه امنیت اطلاعات برای خواننده حاصل شود
و سپس نقش حیاتی فناوری اطلاعات در زندگی روزمره انسان بیانشده
و در ادامه نوع جرم، حریم خصوصی و آموزش تحلیل ریسکهای موجود و نحوه برخورد با ریسکهای مختلف در زمانهای لازم بیانشده است
که از تبدیل یک ریسک به یک تهدید جلوگیری کرد و تعاریف هر یک از اصطلاحات آمده است.
امینت اطلاعات در دنیای که تکنولوژی و فناوری اطلاعات از زندگی انسان قابل جدا شدن نیست
نقش بسیار مهم و حیاتی دارد که توجه لازم هر کس به این مبحث باعث جلوگیری از
بسیاری مشکلات عدیده بعدی خواهد شد و این بدین معنی است
که در صورت اهمیت دادن به امنیت اطلاعات میتوان بیشترین میزان بهرهوری را از فناوری اطلاعات داشت
امنیت نیاز زندگی روزمره
نگاهی به جامعه امن و رابطه آن با سلامت خانواده
تغییرات و تحولات اجتماعی در هر عصر و زمانی (صرف نظر از جغرافیای وقوع)
علی رغم خصوصیاتی متفاوت و گاهی حتی متضاد،
با برخورداری از یک خصیصه مشترک شرایطی ویژه و فوق العاده در جامعه ایجاد میکنند
که در نگاه متفکرین علوم انسانی در ردیف بحرانهای اجتماعی قرار میگیرند.
تعریف امنیت در قانون به معنی نبود تهدید است.
در گذشتههای دور امنیت فقط به معنی نبود تهدید نظامی تلقی میشد.
ولی امروز مولفههای امنیت زیاد شده و تمامی ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را شامل میشود
و یا به عبارت دیگر، توان یک ملت یا یک فرد در حفظ ارزشهای داخلی در مقابل تهدیدات خارجی را امنیت میگویند.
ثبات اداری یک کشور مردم را به داشتن امنیت و نظم امیدوار میسازد
و اجرای عادلانه قوانین موثرترین گام در راستای ایجاد امنیت و القای آن به فرد فرد مردم خواهد بود.
ناگفته نباید گذاشت که امنیت یک پروژه مورد هدف نیست بلکه زمینه ساز برای اهداف دیگر یک کشور است
که این اهداف تطبیق قانون، تامین عدالت، رشد تعلیم و تربیت، رشد اقتصادی را در بر میگیرد.
ناهنجاریهای ایجاد شده ناشی از وقوع تحولات و دگرگونی در جامعه به تخریب، نابودی و در نهایت
تغییر ساختارهای برجای مانده از سالیان دراز منتهی میشود
و کوتاهی و بلندی زمانی که برای تکمیل این روند طی میشود،
به نوعی میتواند گویای توفیق یا عدم توفیق رسیدن به همه یا برخی از اهداف تعیین شده در تغییر و تحولات باشد.
بدیهی است حصول نتایج مورد نظر از ایجاد تغییرات،
مستلزم گذشت زمان در مسیری طبیعی و برنامه ریزی شده
و تحت نظارت در چارچوب اهدافی جامع برای ایجاد تعادل و موازنه ای جدید در تعاملات و مناسبات اجتماعی است.
زخمهای ایجاد شده در پیکره قدیمی جامعه که وقوع تحولات اجتماعی و بحرانهای ناشی از آن آنها را نمایان میکند،
در عین حال نیازمند ترمیم و درمان است تا وضعیت اجتماعی در شرایط تازه بنیاد شده
به تعادلی برسد که احیای فعالیتها و تحکیم مناسبات اجتماعی در سایه آن میسر شود